پدیده گردشگری، در جهان امروز، از برحستهترین و کارآمدترین کارکردهای اقتصادی است که دستآوردهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بسیاری را برای پیشگامان آن میتواند به ارمغان آورد، البته این بدان معنا نیست که گردشگری اثرات منفیای ندارد. گردشگری به دلیل سرشت و جانمایه همگرایی که دارد، یعنی نزدیک کردن نگرشها، فرهنگها و جوامع و از این رو تداخلی که این سرشت با ملاحظات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشورها (رویکردی واگرا) دارد، در صورت سوء مدیریت و برنامهریزی، میتواند آسیبهای فرهنگی و اجتماعیای را به بار آورد و از سوی دیگر از دید محیطزیست، زیستگاه منطقه مقصد را دچار چالش و تغییرات منفی نماید. یکی از بنیادیترین کارکردهای مدیریت گردشگری، جلوگیری و یا کاهش آسیبهاست، و گاه تبدیل فرصتهای آسیب، به فرصتهای رشد و پایداری. مدیریت گردشگری یا مدیریت جهانگردی، در واقع مدیریت کلی و جزئی پدیده گردشگری و سفر، در یک یا چند مقصد گردشگر پذیر، و مکانهای گردشگر فرست، با رویکردی پایدار است. مدیریت گردشگری، در قالب دولت، میتواند نقش ایفا کند که در این مقیاس و جایگاه، وظیفه و کارکرد آن بیشتر نقش قانونگذاری و تسهیلگری است، و به حمایت و پشتیبانی بخش خصوصی و توسعه زیرساختهای مورد نیاز صنعت گردشگری، میپردازد. مدیریت گردشگری، مدیریت سرمایهگذاریها نیز هست، به طوری که در این حوزه به این میپردازد که سرمایهگذاران را به کدام مناطق و مقاصد، و در چه زمینهای جذب و حمایت نماید. در واقع مسیری را برای سرمایهگذاران روشن مینماید.